آردین و آویناآردین و آوینا، تا این لحظه: 10 سال و 28 روز سن داره

خاطرات دخترانه و پسرانه های من

من آوینا هستم خاطرات خودم و داداشم رو تو این وبلاگ ثبت می کنم

یک نمایش عاشقانه....

امروز بابام یه کلیپ عاشقانه از من درست کرد که یه قسمتش رو براتون می زارم اگر خوشتون اومد لایک کنید  امروز همچنان هوا در شهر ما خیلی سرد است امروز همش خونه بودیم. ...
16 دی 1401

هدیه ویژه بابا برای ما در روز برفی چه بود؟

امروز در شهر ما برف سنگینی آمد،صبح که بلند شدم کل شهر پر برف بود؟ امروز که پنج شنبه بود بابام نهار اومد خونه و ما کلی خوشحال شدیم چون بابام خیلی مهربونه و پر از عشق و علاقه رو با خودش به همراه میاره،به نظر شما چه چیزی بیشتر از یک پدر و مادر مهربون می تونه آدم را خوشحال کند،بدبخت پدر یا مادری که خودشون رو از این نعمت بزرگ محروم می کنند ،اما پدرم یک هدیه ویژه هم برامون داشت یک گلوله برف یخ زده بود که کلی ذوق کردیم باهاش! ...
14 دی 1401

این روزهای من در خونه دوران آلودگی هوا

این روزها من صبح ها خونه هستم و کلاس آنلاین را برگزار می کنم،آلودگی هوا و دست شکسته داداشم باعث شده همش خونه باشیم. امروز با خانواده رفتیم سه شنبه بازار،هوا خیلی سرد بود،آردین تو مسیر گم شد اما من گشتم و مجدد پیدایش کردم ،خیلی ناراحت شدم چون من داداشم رو خیلی دوست دارم. داداش خوبم خیلی دوست دارم. ...
13 دی 1401

پیشواز کریسمس

چند روز دیگه کریسمس شروع می شود به همین خاطر یه عکس کریسمسی براتون می زارم امیدوارم از این عکس ها که براتون می زارم لذت ببرید. ...
4 دی 1401